چراغ افروختن. چراغ برکردن و چراغ برگرفتن و چراغ روشن کردن. (آنندراج) : شبی زیت فکرت همی سوختم چراغ بلاغت برافروختم. سعدی. ، کنایه است از رسیدن بدولت. (آنندراج). رجوع به چراغ برکردن و چراغ روشن کردن شود
چراغ افروختن. چراغ برکردن و چراغ برگرفتن و چراغ روشن کردن. (آنندراج) : شبی زیت فکرت همی سوختم چراغ بلاغت برافروختم. سعدی. ، کنایه است از رسیدن بدولت. (آنندراج). رجوع به چراغ برکردن و چراغ روشن کردن شود